شهرام محمودی متولد 29/4/67 در کرج. اما اصالتآ ترک زبان و میانه ای است. در یک خانواده پر جمعیت دارای 3 برادر و 2 خواهر. و از 10 سالگی مینی والیبال را شروع کرده است.

سابقه بازی در تیم های:

آیدانه چالدران - پیکان - پتروشیمی - آلمینیوم هرمزگان

 

فرهاد قائمی

تاریخ تولد:۶/۶/۱۳۶۸

قد:۱۹۷

وزن:۷۳کیلو

موقعیت بازی:دریافت کننده وقدرتی

محل تولد وسکونت:گلستان،گنبدکاووس،روستای آبادان تپه

زبان های مسلط:فارسی،انگلیسی وترکمنی

موسیقی موردعلاقه:پاپ

کتاب موردعلاقه:تاریخی

غذای موردعلاقه:چکدرمه(مثل استامبلی میمونه یه غذای محلیه

فیلم های موردعلاقه:اکشن

افتخارات ملی:مقام قهرمانی نوجوانان جهان درمکزیک،مقام قهرمانی نوجوانان آسیادرمالزی،مقام قهرمانی تورنمت اروپادرمجارستان،مقام قهرمانی جوانان آسیادرتهران.

 


 

نام : امیر
 
نام خانوادگی : غفور

متولد : 16/03/1370

محل تولد : کاشان

وزن : 78 کیلو
 
قد : 203
پرش اسپک : 338
 
پرش دفاع :333
 
وضعیت تاهل : مجرد
 

مشخصات فردی :  

نام تیمی :   M.MAHDAVI

نام :   Mehdi

نام خانواداگی :   MAHDAVI

سن :  27  (13/02/1984)

محل تولد : تهران

زبان :    Persian

 مشخصات بازی :

پست بازی :  پاسور  

قد :  190

وزن : 85 kg

ارتفاع اسپک :   335 cm

ارتفاع دفاع :   330cm

 تعداد بازیهای ملی :

 جهانی : ۱

دیگر مسابقات : ۱۷

جمع بازیهای : ۱۸

 علایق شخصی:

 بیشترین سرگرمی وی بازی پلی استیشن است

بیشتر کتابهای عاشقانه می خواند

غذای مورد علاقه وی کباب است

فیلم های رماتیک و موسیقی پاپ گوش می کند

ورزش مورد علاقه وی که بعد از والیبال دوست دارد بسکتبال است .

 

نام : فرهاد ظریف آهنگران

تاریخ تولد: 12/اسفند/ ( والا سالشو دقیق نمی دونم خودشون می گن58 همه سایتا مثل فدراسیون والیبال ایران و فدراسیون جهانی نوشتن)

محل تولد : مشهد

قد:170یا165یا168یا169

وزن:64.4

علایق:

موسیقی:سنتی

فیلم:تخیلی

کتاب:ورزشی

غذا:فست فود

سرگرمی:شنا

ورزش های دیگر:فوتبال

 

 

 

متولد مهر/1364 در ارومیه

    بچه محله خیابون عطایی ارومیه

  80 كیلو وزن و 189 سانتی متر قد

    سال 80 وارد تیم ملی نوجوانان و سال 84-85 هم رسما عضو تیم ملی بزرگسالان (جانشین امیر حسینی) شد

    دایی هاش از والیبالیست های خوب و قدیمیه ارومیه هستند (برادارن سید عباسی)   

  پدرش ارزیاب بانك است و مادرش هم خانه دار

 یه خواهر مهربون و یه خواهر زاده كوچولو داره

 خانواده دوسته و سعی میكنه بیشتر وقتش رو با خانواده بگذرونه
سعید دیپلم ریاضی گرفت و با وجود علاقه ای كه به مهندسی داشت ،  بخاطر كسب اطلاعات بیشتر در مورد كار تخصصیش (والیبال) دانشجوی تربیت بدنی شد

  تا الآن حدود سه ترم رو گذرونده (دانشگاه آزاد - واحد تهران مركز)

    متولد 31/5/1366 - دزفول

  پدرش معلم ورزش بود . البته الآن بازنشسته شده

   مادرش خانه دار است

   دو تا خواهر داره كه هر دوتاشون والیبالست هستند البته به والیبال نگاه حرفه ای ندارند ولی به هر حال پیشرفتشون چشمگیر بوده  

   چهار سال پیش دزفول رو به مقصد كرج ترك كرد

  در حال حاضر در منطقه عظیمیه كرج زندگی میكنه

   بچه محله  " فرهنگ شهر " دزفول بوده

   وقتی جنگ تحمیلی تموم شد ، محمد یك سال و نیمه بود . به یكی از شهر های اطراف دزفول میرن ...

    والیبال رو از سوم ابتدایی زیر نظر پدرش شروع كرد

    پدرش اولین مربیش بود

    سال 1377 بود كه محمد با تیم دانش آموزان خوزستان در مینی والیبال كشور (شهر رامسر) شركت كرد . اون موقع كلاس پنجم ابتدایی بود . البته تو اون بازی ها مقام نیاوردند

     ایوان بوگانیكوف یه مربی روس بود كه تو شكل گیری والیبال محمد نقش به سزایی داشت و اولین مربی حرفه ایش محسوب میشه

  اولین سال حضورش در لیگ برتر با تیم لوله سازی اهواز بود

    سابقه عضویت تو تیم پتروشیمی بندر امام رو هم داره . الآن هم كه تو تیم پیكان است

    سه سال پیش كه با پتروشیمی جلوی پیكان بازی كرد ، توجه سرمربی حریف رو جلب كرد و قرارداد 3 ساله با این تیم تهرانی بست

   اولین دستمزدش حدود یه میلیون بود . كه همون روز رفت بازار و یه سیم كارت 800 هزار تومانی + یه گوشی 200 هزار تومانی خرید 

  تا حالا محمد به چهل كشور سفر كرده و جزء معدود بازیكن هایی هست كه تو اكثر مسابقات تیم ملی رو همراهی كرده

    بهترین خاطره ورزشیش قرار گرفتن بین بهترین ها تو مسابقات قهرمانی جوانان جهان است ( به عنوان بهترین اسپكر انتخاب شد)

   حذف تیم ایران در مسابقات آسیایی اندونزی هم تلخ ترین خاطره اش است

   حدود 11 تا مدال و كاپ توی ویترین افتخاراتش داره

   یه سانتافه مشكی داره و از ماشین بازی خوشش میاد

   غذای مورد علاقه اش (مثل بقیه مردها) قورمه سبزی مامانش است !

   مجرد است و فعلا فقط به والیبال فكر میكنه 

  سرگرمیش تحت هر شرایطی تماشای بازی والیبال است

   خیلی كم مطالعه میكنه . اگرهم كتاب بخونه رمان های داخلی رو انتخاب میكنه !

   در حال حاضر با یه نفر از اهالی والیبال قهر است و باهاش صحبت نمیكنه و از این موضوع ناراحت است

    لباس های ورزشیش رو تو سفر های خارجیش میخره

    رنگ آبی رو دوست داره ولی استقلالی نیست

   فوتبال رو دوست داره ولی طرفدار تیم خاصی نیست

  عاشق موسیقی است و بیشتر سبك ها رو گوش میكنه

  الگوی ورزشی خاصی نداره

    در حال حاضر دانشجو است (اونقدر غیبت داره كه مجبوره یواشكی سر كلاس ها حاضر بشه !)

   از دروغ بدش میاد فقط یكی دوبار دروغ مصلحتی گفت

   تو رانندگی محتاط است . یه بار پلیس جلوش رو گرفت ، وقتی محمد رو شناخت ، بخشیدش ! محمد هم تحت تاثیر قرار گرفت و دیگه خلاف نكرد 

    ساعت مچیش "پلیس" است . البته چندین ساعت با مارك های مختلف داره و از خرید ساعت همیشه استقبال میكنه

  دوپینگش موسیقی است . همیشه قبل از بازی های مهم ، موسیقی گوش میده !

 

 

 

 

 
 


تاريخ : سه شنبه 4 آذر 1398 ا 20:34 نويسنده : ♥*δɧįƔД*♥ ا

شاید سالها بعد در گذر جاده ها بی تفاوت از کنار هم بگذریم

و تو آرام زیر لب بگویی:

آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.



تاريخ : دو شنبه 22 دی 1393 ا 17:26 نويسنده : ♥*δɧįƔД*♥ ا

یه روزی میشه زنگ میزنن بهت ... داد میزنی میگی : خفه شین ... دروووووغ نگین !!! میای میبینی شلوغه ... همه مشکی پوشیدن ... دارن گریه میکنن ... چی شده ؟؟؟ میگن : یه دختره مرده ... دارن غسلش میدن !!! باورت نشد نه !!! زوده برای باور کردن ... همه بلند شدن ... انگاری دارن میارنش ... همه داد میزنن ... باورت نشده ... میگی : نه !!! این اون دختره نیست !!! تابوتو دارن میبرن راه میافتی دنبالش ... گیجی ... نمیفهمی چه خبره !!! دارن میزارنم توی قبر ... بازم نمیخوای باور کنی ... باورت میشه دارن رو اون دختره که میگفتی دنیامی خاااااک میریزن ؟؟؟ داغ میشی ... پاهات یاریت نمیکنن ... داد میزنی : چیکار میکنین نامردا !!! دارم اشکاتو میبینم ... نباشم که گریه کنی ... داری دیوونه میشی ... میگی : از تاریکی میترسه عشقم ... از تنهایی میترسه !!! اما دیگه فایده ای نداره ... شب میشه ... تو اتاق زل زدی به دیوار ... صدا خنده هام ، گریه هام میپیچه تو گوشت ... یاد اون شبی که جداشدیم افتادی ... شبای بعدش ... چی ...؟؟؟ التماس میکنی که برگردم ؟؟؟ نه دیگه الان دیر شده !!!



تاريخ : دو شنبه 22 دی 1393 ا 17:10 نويسنده : ♥*δɧįƔД*♥ ا

کاش میشد : بچگی را زنده کرد

کودکی شد، کودکانه گریه کرد

شعر قهر قهر تا قیامت را سرود

آن قیامت، که دمی بیش نبود

فاصله با کودکی هامان چه کرد؟

کاش میشد، بچگانه خنده کرد

 



تاريخ : دو شنبه 22 دی 1393 ا 17:9 نويسنده : ♥*δɧįƔД*♥ ا

 



تاريخ : دو شنبه 22 دی 1393 ا 17:8 نويسنده : ♥*δɧįƔД*♥ ا

  اولش خوب بود دوستم داشت،عاشقم بود،اگه قهر
میکردمــــــ میمرد
قراربودمال هم شیــــــم
تا.....
تازمانی که توپیدات شد
هـــــــــــــــــه دوست اجتماعی
کم کم ازم دورش کردی
دیگه حواسش بهـــــــــــم نبود
یه روزگفتم میرمــــــــــــــ
گفتم کجا؟گفت ازپیش تو
هیچ نگفت
فهمیدم نبایدبمونم رفتم
گذشـــــــــــــــت
یه روز بادوست اجتماعیش یعنی تودیدمش
نه سوختمـ
نه باختمـ
توآشغالی رو داری میخوری که من
تُــــــــــــــــف کردمـ
امابدون اونکه"نفسش:رو ول کرد روزی
نفس مصنوعیشو هم ول میکنه
دلت روصابون نزن....آهایـــــ لعــــــــــنتی....
تَنَت که بوی دیگری بگیرد....
تآ آخَرعُمــــــــــر بَر مَـــــــــــن حَرامـــــــــــی!!!



تاريخ : دو شنبه 22 دی 1393 ا 17:6 نويسنده : ♥*δɧįƔД*♥ ا

به گزارش سایت بامپوش گنبد و به نقل از عصر خبر، می گوید اگر والیبالیست نمی شد شاید چابكسوار بود و اسب سواری می كرد. دقیقا داستان فرهاد قائمی مثل خیلی از بچه های تركمن صحرا و گنبد با این دو مسئله جمع می شود؛ گویی غیر از اسب و والیبال دلمشغولی دیگری ندارند.
او حالا مثل خیلی از تركمن ها هر دو را دارد.
هم اسب را ...
و هم والیبال را ...



فرهاد قائمی با آن چهره خاص در جمع بازیكنان تیم ملی والیبال یك استثناست. دریافت كننده ای كه در همین مسابقات اخیر تیم ملی والیبال در مسابقات جهانی لهستان در صد بازیكنان مرحله اول در دریافت توپ قرار داشت در یك روز پاییزی وقتی كه به تازگی از مسابقات آسیایی اینچئون با قهرمانی بازگشته بود با خبرنگار و عكاس همشهری جوان به یك مركز مجهز پرورش اسب ایران رفتیم؛جایی كه او هدیه ای بسیار گرانقیمت گرفت كه فرهاد را به سالهای نه چندان دور گنبد و اسب های تركمن برد.

مرحوم کدخدا قائمی،پدر بزرگ فرهاد از كدخدای ده «آبادان تپه» از روستاهای مشهور پرورش اسب تركمن صحرا بوده. فرهاد قائمی می گوید كه اسب از قدیم ایام در خانواده آنها جایگاه های ویژعه ای داشته است به طور كه پدر بزرگش از مالكان بزرگ منطقه تركمن صحرا بوده است:« پدربزرگم كدخدا قائمی از بزرگترین مالكان اسب منطقه ما بود. اسب هایی كه او داشت هنوز هم در ذهن مردم تركمن صحرا قرار دارد. یك اسبی داشت به اسم پرستو قائمی كه هنوز كه هنوز است وقتی من به گنبد می روم،پیرمردها و یزرگترها از آن می گویند. در منطقه می گویند این اسب،اسب اسطوره بوده،یعنی فقط قهرمانی نداشته است،یك چیز بیشتر از قهرمانی در نزد مردم تركمن صحرا بود. یك جور آنها با این اسب حال می كرده اند و برایشان خوشانسی داشته است.اسب های كمی بوده اند كه در منطقه ما امروز در ذهن مانده است. یكی از این اسب ها ،اسب پرستو قائمی بوده.»

 

فرهاد به گذشته های دور رفته است،وقتی كه بچه بوده و با موتور برای جمع آوری علوفه به صحراهای تركمن صحرا می رفته است:« هم پدربزرگم و هم پدرم هر دو پرورش دهنده اسب بودند. البته پدر من ورزشكار هم بود اما اسب یك چیز دیگر در خانواده های تركمن صحرا است. به طور مثال اگر تركمنی چیزی برای خوردن نداشته باشد اول به دنبال تهیه غذا برای اسبش می رود. اینجور به اسب علاقه دارند.»


اسب تركمن از قدیمی ترین اسب های ایرانی و یكی از پركیفیترین آنهاست. مشخصه اصلی اسب تركمن رنگ اش است كه بیشتر خاکستری رنگ ست ،بدنی کشیده و لاغر دارند. شکم آنها بر خلاف بسیاری از نژادهای دیگر اسبها، تخت است، به عبارت دیگر شکم آنها لاغر است.به دلیل كیفیت شان،جای پای اسب های تركمن در تاریخ جنگ های زیادی وجود دارد. از گذشته‌های دور از سلسلهٔ هان در چین گرفته تا خلفای عباسی و سلاطین عثمانی از اسب ترکمن در بخش‌های مختلف سپاه خود استفاده می‌کردند. بوسفالوس اسکندر و جهان پیمای ناپلئون و اسب نادر شاه نمونه‌هایی از اسب‌های ترکمنی هستند که پای به فتوحات زیادی گذاشتند.

 

از فرهاد قائمی می پرسیم كه اسب و والیبال چطور با هم در گنبد جمع شده است. می گوید:« اتفاقا خیلی ها می گویند كه گنبد پایتخت دو ورزش ایران است. یكی اسب سواری و دیگری والیبال. اتفاقا وقتی هر مسابقات هر دو برگزار می شود،انگار كل شهر تعطیل می شوند همه برای دیدن آن می آیند. یعنی همان جمعیتی كه برای مسابقات كورس گنبد می آید ،همه سالن را برای والیبال هم پر می كنند. گاهی وقت ها بیش از اندازه سالن. من تجربه هر دو را داشته ام. هم والیبال و هم كورس را. از موقعی كه والیبال را در گنبد شروع كردم تا امروز نمی توانستم میان اسب و والیبال تفكیكی قائل شوم. یعنی نمی شود اصلا این كار را كرد. در منطقه ما می گویند اسب «بال تركمن» است. برای من والیبال هم یك بال دیگر است برای پرواز كردن.برای خیلی از مردم ما همینطور است.والیبال و اسب.»

فرهاد قائمی از امید استقلال گنبد آغاز کرد و بعد به استقلال گنبد رفت و پس از آن به بیم بابل رفت و تیم بعدی او جواهری گنبد و هاوش گنبد بود، جایی که قائمی به عنوان یک پدیده به والیبال ایران به دلیل سرویس‌های دیدنی اش معرفی شد و بعد از حضور متوالی در گنبد به کاله رفت و پس از یک سال حضور موفق و قهرمانی با کاله در لیگ برتر و مسابقات باشگاه‌های آسیا از این تیم جدا شد و به باریج اسانس پیوست. در میان والیبالیست ها با مجتبی میرزاجانپور روابط صمیمانه تری دارد، همین بود كه وقتی می خواست به دیدن اسب های رادان برود او را هم با خود آورده بود؛دو آسمانخراش والیبال ایران در میان اسب های بلند قدی كه خیلی جالب بود. فرهادقائمی و مجتبی میرزا جانپور حالا در میان حدود 30 اسب از نژادهای اصیل قرار دارد،جایی كه دوست پدر بزرگش حمید رادان برای او یك كره اسب اصیل كنار گذاشته است. حمید رادان از مهمترین پرورش دهندگان اسب ایران است كه در اصلاح نژاد اسب ایرانی كارهای بزرگی كرده است. او به فرهاد قائمی كره اسبی 18 ماهه هدیه می دهد كه از گرانبهاترین اسب های ایرانی است.نكته مهم در اسب نژاد و به نوع تبار اسب است. اسبی با كیفیت است كه نژاد اصیلی داشته باشد و البته در مسابقات از بیشترین قهرمانی برخوردار است


 اسبی كه قائمی از امروز برای خود دارد ریو ونتورا، کره  اسب سیلمی بزرگ ایران سامردولدرمز است كه به عنوان بلک تاپ و دارای 6 مقام قهرمانی، 2 مقام دومی ، 3 مقام سومی و 5 مقام چهارمی است. مادر این كره هم اشبل است كه مادیان با کسب 2 مقام قهرمانی در مسافت 1000 و 1200 متر ،یک مقام نایب قهرمانی و یک مقام سوم از 9 استارت در انگلیس ،اسب معروفی بوده است.

قائمی كه خود از كودكی با اسب مانوس بوده،این نام ها را خوب می شناسد و به میرزاجانپور توضیح می دهد كه اسب خوب چه ویژگی هایی دارد و میرزاجانپور كه اولش كمی ترس دارد كه به اسب ها نزدیك شود،بالاخره با توضیحات فرهاد قانع می شود كه دستی به پیشانی اسب بكشد.حمید رادان به فرهاد قائمی و میرزا جانپور توضیح می دهد كه اسب جدا از جذابیت هایی كه در مسابقات می تواند داشته باشد در فرهنگ مردم ایران و از نظر معنوی نیز حائز اهمیت است. رادان از حضرت محمد (ص) حدیثی نقل می كند با این مضمون كه در پیشانی اسب تا رستاخیز پر از خیر و بركت است. فرهاد هم می گوید كه پدر بزرگش كدخدا قائمی بارها پیشانی اسب ها را نوازش می كرده و این را می گفته.


از آقای رادان می پرسیم كه در گذشته اسب سواری ایران چگونه بوده است،می گوید:« یك تركمن صحرا است و یك مسابقه معتبر. مردم تركمن به قدری به اسب اهمیت می دهند كه در هیچ كجای دنیا اینگونه به اسب توجه نمی كند و برایشان هیجان انگیز نیست. این فقط مادی نیست،بلكه معنوی است.» او به فرهاد قائمی می گوید كه با پدربزرگش بیش از 40 سال پیش هر دو اسبی داشته اند كه با هم مسابقه می دهند:« اسب كدخدا قائمی بزرگ پرستو بود و اسب من گردباد. اسب اسطوره بیش از اسب قهرمان است،اسبی است كه جاودانه است و بالاتر از مقام قهرمانی و اولی اینهاست. خیلی از مردم آنجا به جای عكس فوتبالیست ها، عكس اسب های قهرمان و اسطوره را به درب مغازه و منازل خود می زنند.»

فرهاد  قائمی گویی در تركمن صحرا است و به همه جا سر می زد تا اسب ها را ببیند. از او می پرسم كه با اسبش چه می كند،می خندد ومی گوید:«تركمن سوار اسبش می شود و می رود مسابقه می دهد. اما جدا از شوخی، خیلی وقت است به دلیل حضور در تیم ملی والیبال و باشگاه ها كم فرصت می كنم به منطقه ام سر بزنم اما هر وقت كه می روم حتما در مسابقات اسب سواری حضور دارم و می روم در كورس گنبد و از نزدیك مسابقات را می بینم. امسال سال سختی برای والیبال و من بود كه خوشبختانه موفق شدیم هم در لیگ جهانی جزء 4 تیم ،در مسابقات قهرمانی جهان در میان 6 نفر مرحله نهایی و در مسابقات آسیایی كه از همه سختر بود – با اینكه خیلی ها فكر می كردند آسان است- توانستیم قهرمان شویم. اما برای سال بعد ،شرایط كمی سخت است. مسابقات لیگ جهانی،قهرمانی آسیا و البته كسب سهمیه المپیك. تنها یك امیدواری دارم كه با اسبی كه آقای رادان به من هدیه دادند،خیر و بركت برای من و تیم ملی  والیبال همراهمان باشد. ما تركمن ها به بركت اسب خیلی امید بسته ایم،در زندگی مان این خیر و بركت را دیده ایم و به همین دلیل حیلی امید دارم.»

میرزا جانپور حالا با اسب های آقای رادان رفیق شده است و بدون ترس به پیشانی شان می كشد و می خندد،وقتی كه اسب معروفی به نام «القاسی» را می آوردند،با خنده می گوید كه انگار ماشین مازراتی است. بلند قامت و كشیده،سیاه رنگ،با چشمانی درشت. قائمی ، اسب و والیبال،مثل تركمن صحرا می ماند كه هر دو را با هم دارد؛مثلث اسب،والیبال و گنبد.




تاريخ : شنبه 20 دی 1393 ا 18:29 نويسنده : ♥*δɧįƔД*♥ ا

به گزارش سایت بامپوش گنبد، تیم والیبال تعاون گنبد قرار است در مسابقات والیبال امسال خود به تماشاگران بازیهایی که میزبان است خودروی لیفان جایزه بدهد.




تیم والیبال تعاون گنبد که امسال اولین حضور خود را در مسابقات سوپرلیگ والیبال باشگاههای کشور را تجربه میکند، بعد از خرجهای زیادی که برای بازیکنانش اعم از هدیه گوسفند برای عید قربان، یک دست وسایل چینی آشپزخانه، کارتهای اعتباری دو میلیون ریالی، مایکروفر و ... انجام داده بود، اینبار در اقدامی جالب برای تماشاگرانش نیز سنگ تمام گذاشته و قصد دارد بعد از اتمام بازیهای امسال یک خودروی لیفان به قید قرعه بین تماشاگرانش اهدا کند.
بلیتهای بازیهای تیم والیبال تعاون گنبد دوهزار تومان میباشد و تماشاگرانی که میخواهند شانس خود را برای به دست آوردن این خودروی گرانقیمت امتحان کنند باید بلیتهای هر بازی را تا انتهای مسابقات در اختیار خود داشته باشند.
بنابر شنیده ها احتمالا از هفته دوم به بعد شاهد جوایز بیشتر هفتگی از این تیم در هر مسابقه ای که قرار است در گنبد برگزار شود خواهیم بود.
لازم به یاداوریست که تیم والیبال تعاون گنبد در هفته اول مسابقات والیبال سوپرلیگ باشگاههای کشور بازی بسیار حساسی مقابل تیم شهرداری تبریز که میکائیل تاجر را در اختیار دارد برگزار خواهد کرد.
این بازی روز یکشنبه 18 آبان ساعت 5 بعد از ظهر در سالن المپیک شهرستان گنبدکاووس برگزار خواهد شد.
بلیتهایتان را تا آخرین بازی این تیم نزد خود نگه دارید.

به امید موفقیتهای بیشتر والیبال گنبد و ترکمن صحرا



تاريخ : شنبه 20 دی 1393 ا 18:27 نويسنده : ♥*δɧįƔД*♥ ا

مدتیست که دیگر اثری از لباس مرحوم غیاٍث الدین صحنه در دیوار بزرگ سالن المپیک گنبد نیست و در بازی تعاون گنبد و شهرداری تبریز نیز شاهد پیراهن بازیکن خوش اخلاق و مربی سابق تیمهای والیبال استان گلستان نبودیم تا بیشتر یاد این عزیز را گرامی بداریم و بیشتر به بازیکنانمان یاد دهیم تا راه این بازیکن با اخلاق را ادامه دهند.



دیوار بزرگ سالن المپیک گنبد که به پیراهن مرحوم غیاث الدین صحنه عادت کرده بود، چند ماهی میباشد که دیگر اثری از آن دیده نمیشود.
ناپدید شدن این لباس مقدس برمیگردد به مسابقات آسیایی آلیش که چند ماه پیش در همین سالن برگزار شده بود.
اما بعد از چند ماه همچنین مسئولین ورزشی عزیزمان فراموش کرده اند که این لباس را سر جایش قرار دهند.
البته امیدواریم که حضور کیوان صحنه در یکی از تیمهای والیبال گنبدی دلیلی نباشد که تا به الان این لباس را نتوانیم روی دیوار سالن مشاهده کنیم.
انتقاد ما بیشتر از مسئولین تیم والیبال تعاون گنبد میباشد که از مسئولین سالن و هیات والیبال نخواستند که این کار را بکنند و یکی از بدترین فراموشیهای بزرگ والیبال را دچار شدند.
کاش بیشتر متوجه میشدیم که با وجود بعضی از عناصر داخل زمین حتی همین پیراهن، بازیکنان روحیه ای مضاعف میگیرند و با دیدن این پیراهن یاد اخلاق و بازیهای درخشان عزیزان از دست رفته می افتند و بیشتر متوجه میشوند که در کنار والیبال، اخلاق هم مهم میباشد تا آنها هم بتوانند در آینده بیشتر خود را در دل هواداران جای دهند.

به امید موفقیت والیبال گنبد و ترکمن صحرا
غیاث عزیز روحت شاد و یادت گرامی



تاريخ : شنبه 20 دی 1393 ا 18:26 نويسنده : ♥*δɧįƔД*♥ ا

باشگاه فرهنگی ورزشی تعاون گنبد به دلیل موفقیت های اخیر اسب های این باشگاه در کورس پاییزه سوارکاری گنبد کاووس روز شنبه ۲۲ آذرماه مهمانی را در مجموعه پرورش اسب ترکمن یاسین یاسر صوفیان برای اعضای تیم والیبال این باشگاه ترتیب داد.



به گزارش روابط عمومی باشگاه تعاون گنبد، این مهمانی در روستای صوفیان کلاله و در باشگاه پرورش اسب یاسین یاسر به میزبانی آقای قلیچی مالک این باشگاه صورت گرفت.

در این مهمانی به غیر از گل محمد سخاوی لیبروی تیم والیبال تعاون گنبد که در غم از دست دادن مادربزرگشان به سر میبرد و همچنین آقای سن سبیلی مربی تیم، بقیه اعضای تیم والیبال تعاون گنبد از جمله مدیر عامل محترم باشگاه آقای عاشوری نسب حضور داشتند.
آقای قلیچی مالک باشگاه پرورش اسب یاسین یاسر صوفیان از مهمانان حاضر در این جشن به طرز شایسته ای پذیرایی کرد که موجبات رضایت همه را فراهم کرد.
پذیرایی با چایی و گوشت بره، تلاوت قرآن و دعا خوانی و همچنین بازدید از اسطبل اسب ها و گرفتن عکسهای یادگاری از جمله برنامه های صورت گرفته در این روز بود.

پس از پایان مهمانی بلافاصله بازیکنان و مربیان تعاون به گنبد بازگشتند و مستقیما راهی سالن المپیک شدند تا تمرین سبکی را انجام دهند.

تصاویر مربوط به این مهمانی :

IMG_3430 IMG_3431 IMG_3432 IMG_3433 IMG_3434 IMG_3435 IMG_3436 IMG_3437 IMG_3438 IMG_3440 IMG_3442 IMG_3443 IMG_3444 IMG_3445 IMG_3447 IMG_3448 IMG_3449 IMG_3450 IMG_3453 IMG_3454 IMG_3455 IMG_3456 IMG_3457 IMG_3458 IMG_3460 IMG_3461 IMG_3462 IMG_3463 IMG_3465 IMG_3466 IMG_3467 IMG_3469 IMG_3471 IMG_3472 IMG_3473 IMG_3474 IMG_3475 IMG_3476 IMG_3478 IMG_3480 IMG_3481 IMG_3482 IMG_3483 IMG_3484 IMG_3485 IMG_3486 IMG_3487 IMG_3488 IMG_3489 IMG_3490 IMG_3491 IMG_3492 IMG_3493 IMG_3494 IMG_3495 IMG_3496 IMG_3497 IMG_3498 IMG_3499 IMG_3500 IMG_3502 IMG_3503 IMG_3504 IMG_3505 IMG_3506 IMG_3507 IMG_3508 IMG_3509 IMG_3510 IMG_3514 IMG_3515 IMG_3517 IMG_3518 IMG_3519 IMG_3520 IMG_3521 IMG_3522 IMG_3523 IMG_3524 IMG_3525 IMG_3526 IMG_3528 IMG_3529 IMG_3530 IMG_3534 IMG_3535 IMG_3536 IMG_3539 IMG_3540 IMG_3541 IMG_3544 IMG_3545 IMG_3546 IMG_3547 IMG_3549 IMG_3550 IMG_3553 IMG_3557 IMG_3558 IMG_3559 IMG_3560 IMG_3561 IMG_3562 IMG_3565 IMG_3566 IMG_3567 IMG_3569 IMG_3571 IMG_3574 IMG_3578 IMG_3579 IMG_3580 IMG_3581



تاريخ : شنبه 20 دی 1393 ا 18:24 نويسنده : ♥*δɧįƔД*♥ ا
.: Weblog Themes By violetSkin :.